من نمی خواهم که تهران بم شود
|
|
|||
|
من نمی خواهم که تهران بم شود ای وزیر مسکن ای ماه منیر یکدمی بر صحبت من گوش گیر گرچه خود عالم به این حرف منید یک دقیقه این سخن رابشنوید فرصت گفتار خواهد این حقیر یکدمی بر صحبت من گوش گیر وقت دیدار شما خیلی کم است این خودش یک عامل رنج و غم است بر غریبان هم نظر کن ای شهیر یکدمی بر صحبت من گوش گیر حادثه نزدیک باشد هر زمان متفق باشیم ما در این گمان مغتنم دان این زمان و وقت دیر یکدمی بر صحبت من گوش گیر من نمی خواهم که تهران بم شود کل ایران غرق در ماتم شود آرزویم را محقق کن وزیر یکدمی بر صحبت من گوش گیر پشت هم آید خبر از راه دور خانه می سازی هزار و یک کرور کس نمی خواهد زتو حتی نظیر یکدمی بر صحبت من گوش گیر خانه های بی اساس و بی دوام می رود بالا به زور قسط و وام می رسد فرجام این کار خطیر یکدمی بر صحبت من گوش گیر چون زمین با آن گسل های زیاد لرزش و لرزیدنش آید به یاد می شود یک فاجعه در مرگ و میر یکدمی بر صحبت من گوش گیر تا که باشد فرصتی کاری بکن قطع کن این شیوه را از بیخ و بن ای که باشی در عمل مانند شیر یکدمی بر صحبت من گوش گیر دست من باشد همیشه بر دعا خواهم از آن مالک روز جزا یار تو باشد در این کار کبیر یکدمی بر صحبت من گوش گیر
محمد صادق عابدینی سبزواری |
پیش کش به حکیم فرزانه ای که با مردم ایران پیمان خدایی دارد.