مرور كوتاه به گذشته كوشان و كوشانيان

راجع به اين مسئله اِي ا. داويد ويچ نوشته كه كلمه «كوشان» پيش از نام خانواده سلطنتي و دولت پيدا شده، ازطرف ديگر، اقوام اعتراف كردند كه آنرا جدا از معلومات راجع به يوجي ها كار غلط است.

     اصلاً درموخذها درباره پنچ قبيله (قوم) يوچي ها معلومات مستقيم موجود نيست. درهن، شووهوهن، شوپنج سي،‌هو(يبغو) ذكر شده اند. اين دو مؤخذ درباره پنچ سي، هو، معلومات ميدهد، اما معلومات شان يك اندازه كم است و بنظر مختلف هم جلوه ميكند. ولي هردو مأخذ به يك اندازه تحريك مي نمايند كه به اين مناسبت به اعتبار گرفتن دو مسأله زيرين بطور جداگانه لازم است:-

1-    مسئله نسبت به پنج ملک و پایتخت های آنها در دولت یوجی های کبیر.

2-    مسئله پیدایش اصطلاح سی،هو و من بعد دیگر شدن یا تغییر کردن مضمون آن «چژن سیان » تقریبا در سال های 130 الی 125 قبل از میلاد به ملک یوجی های کبیر سفر کرده بود، چنین وضعیت را تحریر کرده است:

    «يوجي هاي كبيرولايت دخيه(جنوب آمو) را تصرف نموده خود درشمال آمو مسكن گرفتند و درهمان ناحيه كوچ نشيني مي كردند.» بخش مهم اين معلومات همين است كه هنگام بيان سرحد دولت يوجي هاي كبير «دخيه» سرحد جنوبي دولت ناميده شده است.

      پنج ملك نه در نواحي كوچ نشيني ذكر شده و نه درخود «دخيه»‌ البته علوم ياد آوري از آنها اثبات عدم موجوديت آنها نمي باشد. «چژن سيان» دخيه را از نزديك مشاهده كرده و معلومات مفصل آن اينست: «آنها شاه و واليان كبير ندارند. ولي در هريك شهر و دهات مستحكم خودحاكم را به تخت نشانده اند.» به وجود پنچ ملك ويا كمتر هيچگاه موافقت نمي كند. آن وضعيت را كه نام برده تصور كرده ما شرطاً مرحله اول تاريخ يوچي ها مي ناميم كه بعد از طرف آنها تصرف شدن نواحي هردوساحل آمو آغاز شده بود. [1]

     در مؤخذ ديگري «هن، شو» كه تقريباً سالهاي هشتادم قرن اول م» تاليف شده و واقعه هاي تاسال بيست و پنجم قرن اول م را در بر ميگيرد. تمام وضعيت به شكل ديگري تصوير شده است. چنانچه: پادشاه مملكت يوجي هاي كبير قرارگاهي دارد كه دريكي از شهر هاي واقع در شمال رود جاي گرفته با سرحدي جنوبي مملكت دخيه نه بلكه ولايت گيبين مي باشد، خود يوجي ها در اول منحيث دولت كوچ نشين تشكيل يافته بودند، پنج سي، هوهست» از يوجي هاي كبير اطاعت ميكند،‌پس معلوم مي شود كه مربوط شدن استيلاگران كوچ نشين به تمدن و اقتصاديات محلي (واحتمال قسماً به حيات تخته نشيني) و يقين تر تشكيل يافتن خود دولت يوجي هاي كبير خيلي تغييرات بعمل آمده بوده است. وجود، داشتن قرراگاه پادشاه در شهر معين شدن سرحد دولتي و به آن شامل گرديدن«دخيه» كه در اول فقط بنام تصرف شده بود، نهايت اگر عمومي باشد، بهر صورت ذكر وجود،‌داشتن شاهان يوجي كبير وپنج ملك عليحده كه از طرف «سي هوهاي» (پيغوهاي)‌غير مستقل اداره مي شدند، انديشه فوق را تصديق مينمايد. معلوم نيست كه اين گونه وضعيت كي آغاز شدو چقدر ادامه داشت. تنها اينقدر معلوم است که اينگونه وضعيت قبل از سال بيست و پنجم ميلادي وجود داشته و آن در تاريخ يوجي ها مرحله نويني ميباشد كه ما آنرا ميتوانيم مرحله دوم نامگذاري نمائيم.

     به عقيده هاي «اي- ا. داويد ويچ» جلوس گراي به مرحله دوم يعني به قرن اول قبل ميلاد يا ابتداي قرن اول ميلادي تعلق دارد.»[2]

    پس از اين مأخذ ها خبر ميدهند : بعد از آنكه صدسال يا اندك بيشتر ازاين مروركرد «گويشوآن گينو تسزيو، كيو چهار ملك ديگر را تسخير نمود و خودرا پادشاه «کویشوآن» خواند. ضد انسي به جنگ برآمد گائو فورا اشغال كرد.. پودو ، گيبين را تارومار نموده زمين آنها را اشغال كرد. «گيئوتسريوكيو» 80 سال عمر كرد بعد از وي پسرش «نيك آچژين» به تخت نشست و هندوستان را مطيع ساخت واداره آنرا به يكي از سرلشكران خود سپرد. ازهمان وقت به بعد يوجي ها تواناترين وثروتمند ترين خانواده شدند، مملكت هاي همسايه آنرا پادشاه گويشوآن- مي ناميدند، ولي دربار چين كماكان آنها را يوجي كبير ميناميد.[3]

          گويشوئآن (دقيق تر آن Kiwei Sian) طرز آوانگاري چيني كلمه «كوشان» ميباشد كه از روي سكه ها معلوم است. اينگ گيراي اولين حاكم آل كوشان در همان دوره بوده است كه اين خانواده سلطنتي در ابتداي اعتلاي خود قرار داشت ممكن او ازنياكان (پدر ياجد)‌حاكم كيئو تسزيوكيو بود كه در سكه هاي نام برده شده است.

     سكه هاي كوشاني در خاكهاي آسياي وسطي مانند: كشور عزيز ما افغانستان و هندوستان بسيار يافت شده اند.. آنها مهمترين مآخذ تحقيق تاريخ دولت كوشان ميباشد، كتيبه هاي هندي وكتبيه رباطك كه اين اواخر بدست آمده نام شاهان كوشان رادگر ميكنند،‌نيز خيلي مهم اند. غير از مواخذ هاي چيني در بعضي موخذهاي تاريخي هندوستان وتبت درباره فعاليت شاهان كم وبيش معلومات وجود دارد، ولي با كمال تاسف همه اين معلومات پارچه، چارچه و ضد نقيض بوده آنها را باهم مقايسه كردن خلي ها دشوار است و تعداد شان هم خلاف يگديگر ميباشد.

 

 

پاورقيها
 1- باباجان عفوروف- تاجيكان- جلد اول 1382 – ص 211 و 213 مطبعه شركت شاه محمود   

 2- به ارائه کتاب تاجکان، مطبعه شاه محمود،  اي – ا- داويد ويچ، سال 1976 ص 59 و 60 مسكو    

   3- به ارائه کتاب ، پ ، ی،  استا ویسکی ، باختر کوشانی ، مسائل تاریخی و فرهنگیی، چاپ مسکو سال 1977 به زبان روسی ، ترجمه : پوهاند داکتر جلال الدین صدیقی ،دوم بيچورين ص227-228 ترجمه شاوان (chavaan es. E1907.P- 190-192-)  وهم ترجمه پولي بلانك (Pulley Blank. E.G. -1961- 68..P 1  ) باترجمه بيچورين عملاً داراي يك مطلب و مفهوم ميباشد.