اوقات فراغت در شهر
اوقات فراغت در شهر
الف : علل طرح مسئله
زندگي شتابان امروز فرصت تفكر را از انسان سلب كرده است . فعاليت روزمره انسان امروزي ، در دور تسلسل – از منزل به محل كار و بالعكس –گرفتار آمده و زمانهاي باقيمانده نيز صرف تجديد قوا براي شروع مجدد اين دور باطل ميگردد . از طرف ديگر هدف وجودي فضاهاي شهري نيز تكميل كننده اين بحث بوده و هيچ گونه گشايشي بوجود نمي آورند زيرا با غلبه تفكر عملكردگرايي ، هر فضا نيز به منظور خدمت خاصي طرح شده است .
امروزه باز خواني مفهوم اوقات فراغت و اضافه كردن آن به اجزاي فعاليت هاي انسان امري ضروري است . منظور ما از اوقات فراغت تماشاي تلويزبون در منزل ، تماشاي ويترين مغازه ها و امثال اين نوع فعاليت ها نميباشد . فعاليتهايي كه از روي عادت روزمره انجام ميشود فراغت نام ندارد ، بلكه منظور فعاليتهايي است كه از روي نياز دروني انسان انجام ميگيرد . اوقات فراغت براي تفكر در خود است نه براي خود .
ب: اوقات فراغت زماني براي خود
مسئله بسيار مهم كه امروز بيش از هر چيز ديگر قابل تفكر و تامل است ، شروع دوره اي جديد در روابط اجتماعي و شكل گيري شخصيت اجتماعي افراد در جامعه ميباشد . اهميت شناخت اين دوره كه در حال تكامل بوده و به شكل گيري شخصيت اجتماعي ميگردد ، بر عهده جامعه شناسان ميباشد . متفكرين در تمامي رشته هاي مرتبط نيز ميتوانند در شناسايي نقاط قوت و گسترش آن و برطرف كردن نقاط ضعف آن كمك كنند .
در دوره اي زندگي ميكنيم كه با هجوم ماشين و رواج مصرف گرايي و اهميت به اصالت كار ، بسياري از مفاهيم گذشته ما ، كمرنگ و يا يه به دست فراموشي سپرده شده است . شناسايي و تقويت اين مفاهيم فراموش شده اهميت فوق العادهاي در وضوح زندگي و شادابي اجتماع دارد . بررسي اوقات فراغت و نقش آن در زندگي جمعي از جمله اين مفاهيم ميباشد . يكي از عوارض تمدن جديد ، اصالت كار و نهايتا زنده بودن براي كار و به تعبيري گم شدن اوقات فراغت در جامعه است . شناسايي علل اين امر و ارائه راهكارهاي عملي براي بهبود تفكر جمعي در جامعه ، يكي از وظايف مهم تمامي علوم ميباشد . در بين تمامي رشته هاي علوم ، نقش رشته معماري و شهرسازي - به عنوان علمي كه با موضوع انسان سروكار دارد و محصولات آن مستقيما توسط انسان به مصرف ميرسد – در تبيين روابط اجتماعي امروز و برنامه ريزي و خلق فضاهايي ، به عنوان فضاي فراغت ، به منظور مكاني براي تمركز و در عين حال تقويت روابط مثبت اجتماعي بسيار مهم و اساسي است .
اوقات فراغت فرصتي است كه انسان در آن زمان و بدون وابستگي به هر چيزي از جمله كار ، زندگي روزمره ، روابط سوداگرانه و خلاصه فارغ از تمامي مظاهر مادي ميتواند در خويش و جهان پيرامون تامل كند . اوقات فراغت تنها زماني است كه انسان خودش را مورد تجزيه و تحليل قرار داده و از روزمرگي و تكرار فاصله ميگيرد . يكي از مهمترين وظيفه انسان در شهر ، شناخت اوقات فراغت – به عنوان زير مجموعه بخش زندگي –و نحوه استفاده از آن است . اوقات فراغت علاوه بر رشد و تعالي انسان ، نقشي انكار ناپذير نيز در بهبود و تلطيف روابط اجتماعي در جامعه دارد .
مفهوم زندگي در فرهنگ اين مرز و بوم ، معناي عميقي داشت كه با ايمان ، عشق ،زيبايي و انتظار همراه بود . در گذشته مردمان كار ميكردند تا زندگي كنند ، كار ميكردند تا امكانات لازم را براي چيزهاي ديگري كه زندگي نياز دارد فراهم سازند . مفهوم زندگي در گذشته اي نه چندان دور ، كار كردن وسيله اي بوده است براي رسيدن به اهداف بزرگتر ، از جمله عقايد ، زيبايي ، عشق ، كمك به همنوع و كلا سيراب كردن نيازهاي دروني انسان . اما امروزه اصالت كار مقدم بر همه فعاليت هاي انسان شده و همه چيز در خدمت كار قرار دارد و كار به عنوان هدف اول شناخته شده است . مردمان امروزي زندگي ميكنند تا بتوانند كار كنند ، به تفريح و گردش ميروند تا انرژي لازم را براي كار فردا فراهم كنند ، دانش مي اندوزند تا بتوانند بهتر كار كنند . خود بيني و بيگانگي با جامعه از نتايج بارز اين طرز تفكر ميباشد . اكنون انسانها در جامعه اي زندگي ميكنند كه نسبت به آن در خود هيچ پيوندي احساس نميكنند .
امروزه بر خلاف گذشته ، كه خانواده نيازهاي انسانها را براورده ميكرد ، جامعه و نظام اجتماعي آن بسياري از وظايف خانواده ها را تكفل كرده و نقش خانواده در هدايت و پرورش كمرنگ تر شده است . لذا نقش نهادهاي اجتماعي جهت پربار كردن فعاليت هاي نسل كنوني اهميت دو چنداني پيدا كرده است . امروز جامعه نوع اوقات فراغت انسانها را تعيين ميكند كه ميتوان به سينما ، پارك ، تلويزيون اشاره كرد . بزرگترين ضربه تمدن جديدبه انسان ، كشتن اوقات فراغت و هدر دادن زمان انسانها به بيهوده ترين شكل آن ميباشد.
ج : وظيفه ما
وظيفه معماران و طراحان و برنامه ريزان شهري ارائه تعريفي جديد از اوقات فراغت و طرح و خلق فضاهاي آن ، براي انسانهاي خسته از كار روزمره هستند . بدين ترتيب با در اختيار گذاردن فرصت به نسل كنوني جهت بازشناسايي اوقات فراغت و ترغيب به بهره برداري قدمي كوچك در جامعه برداشته ايم .
از نمونه آشناي مكانهاي فراغت ميتوان به دو نمونه زير اشاره كرد : همه ما كم و بيش تجربه خوشايند نشستن و قدم زدن در كنار ساحل دريا را تجربه كرده ايم . در تاريكي شب ، كنار درياي خروشان ، برخورد آب با پاهاي خود ، احساس تنها بودن و از تعلق به هر چيزي آزاد بودن ، امواج آب بر ساحل و همراهي جان ما با هر رفت و برگشت آب به دريا ، احساس سبكي و رها شدن در فضاي بي انتهاي هستي ، سرخوشي و زندگي جديدي را در ذهنمان به تصوير ميكشاند . مشابه اين تجربه را ميتوان در تنهايي كوهستان تكرار كرد . احساس دلپذير حاصل از تجربه در اين گونه مكانها را نمي توان با زبان بيان كرد و هر كس خود محتاج تجربه است . مثال ساده تر آن زماني است كه براي تفريح با گردش با دوستان به مكاني خارج از محيط زندگي خود ميرويم ، بيان جملاتي نظير به همراه نياوردن ساعت و يا تلفن همراه ، يادآور رهايي هر چند موقت از تمامي وابستگيهاي روزمره و حداكثر استفاده از زمان و مكان ميباشد .
زمان آن فرا رسيده است تا ، در طراحي فضاهاي شهري علاوه بر فونكسيون ، به نكات ديگري نيز توجه گردد . چيدمان معماري اين فضاها بايد بصورت سمبوليك ، بدون عملكرد خاص و صرفا محصور بودن ( با پوشش يا بدون آن ) باشد . با استقبال و استفاده مردم از آن ، فضاها شكل گرفته و جاي خود را در زندگي شهري پيدا ميكند . به عبارتي ديگر نوع و زمان استفاده آنرا به مردم محول ميكنيم . وظيفه ما رواج تفكر اوقات فراغت و مكانيابي آن در شهر ميباشد . مكانيابي ميتواند به صورت بهينه سازي ساختارهاي فعلي فضاها و يا طرحي جديد صورت گيرد . مسيرهاي تردد شهري نظير پياده روها ، پلها ، كنار مسيلها داراي بيشترين پتانسيل وجاذبه بوده و جانمايي اينگونه فضاها به عنوان تكميل كننده مسيرنيز تعريف ميشود .
د : مفاهيم اوليه
مفاهيم اساسي كه در طرح فضاي فراغت مد نظر ميباشد به شرح زير است :
1- هيچ گونه عملكردي از فضاها انتظار نرود .
2- زمان و نوع استفاده را بر عهده جامعه بگذاريم .
3-دوري از هرگونه سود دهي و يا اقتصادي بودن در ساخت فضاها .
4-القاي احساس آزادي از فضاها براي تمامي اقشار با حداقل كنترل هاي لازم .
5- عدم تشخص فضا براي اقشار خاص ( جوانان- پيران – مرد و زن ) .
6- نماياني سمبل هاي بومي و سنتي در آن .
7-كمك به تقويت حس اصالت زندگي و مفاهيم معنوي در فضا .
8- مكاني براي حس تمركز .
در پايان بايد گفت آنچه لازم است اراده اي است كه اين كار را انجام دهد .
پیش کش به حکیم فرزانه ای که با مردم ایران پیمان خدایی دارد.